Journal title
عنوان نشریه
Literature & Humanities
http://ijal.khu.ac.ir
1
admin
doi
en
jalali
1391
12
1
gregorian
2013
3
1
16
1
online
1
fulltext
fa
بررسی ارتباط فراگیری زبان دوم و هوش هیجانی با تکیه بر توانش کاربرد شناسی زبان بینابین
Emotional Intelligence and SLA: The Case of Interlanguage Pragmatic Competence
پژوهشي
Research
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
The development of different sub-competences of second/foreign language is affected by a variety of cognitive, personal, and social factors (Ellis, 1994). As for personal factors, a wide range of emotional variables have been incorporated into second language acquisition (SLA) studies however, emotional intelligence (EQ) is relatively new to this domain (Pishghadam, 2009). Given that EQ seems to affect EFL learners' interlanguage pragmatic competence (ILP) development due to the face-threatening nature of some of the speech acts involved and in an attempt to explore the nature of the tentative interrelationship, the researcher administered the Bar-On EQ-i (1996) questionnaire as an EQ measure, two ILP competence tests, and a TOEFL test to 52 Iranian EFL majors. The analyses results did not reveal any significant correlation between EQ, ILP competence and general English proficiency despite the evident strong correlation between the ILP and general English proficiency. Furthermore, the results did not feature EQ as an effective predictor of EFL learners' general English proficiency and ILP competence development level. The findings imply that EQ as a seemingly construct irrelevant factor to EFL learners' both foreign language proficiency and ILP development might not be rightly considered as an effective personal variable in EFL educational contexts.
هوش هیجانی , مهارت عمومی زبان خارجی , کاربرد شناسی زبان بینابین , زبان آموز انگلیسی , ایران ,
Emotional Intelligence , Foreign language proficiency , Interlanguage Pragmatic (ILP) competence , EFL , Iran ,
1
24
http://ijal.khu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-3-4&slc_lang=fa&sid=1
Mohammad
Ahmadi Safa
محمد
احمدی صفا
ahmadisafa@gmail.com
100319475328460019
100319475328460019
No
استادیار دانشگاه بوعلی سینا